مدیر و برنامه ریز فرهنگ باید تحت نظر اسلام شناس عمل کند
يكشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۴۲ ب.ظ
آیت الله علیرضا اسلامیان متولد 1327 قمری ،نماینده مردم شریف استان چهارمحال و بختیاری در مجلس خبرگان رهبری و عضو با سابقه ی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم و عضو مجمع فقهی و مشورتی شورای نگهبان قانون اساسی می باشد ، آیت الله اسلامیان در بین بزرگان حوزه به عنوان مجتهد و فقیهی صاحب نظر شخصیتی تأثیرگذار شهره می باشد.
ایشان همواره از منتقدین وضعیت فرهنگی کشور بوده و برای اصلاح فرهنگ در بخش های مختلف دیدگاه های جامعی را ارائه می دهد.
برای آنانی که از قبل با ایشان ارتباط ندارند پیداکردنشان کمی دشوار است .تلفن همراه ندارند و معمولا به درس و بحث های حوزوی اشتغال داشته و کمتر در منزل می باشند البته کمردرد سالهای اخیر نیز بر این مشکل افزوده است . اما پیداکردنشان برای ما خیلی سخت نبود و وقتی محضرشان بحث مصاحبه را عرض کردیم با کمی تأمل پذیرفتند و قرار گذاشتیم .
بعد از درس ایشان در مدرسه مبارکه حجتیه بعد از اقمه نماز مغرب و عشاء به همراه ایشان به منزل ساده و کوچکشان در خیابان ساحلی قم رفتیم و با تواضعی مثال زدنی و به دور از تکلف در فضایی دوستانه و با لطف خاصی که سیره ی همیشگی ایشان است با ما مواجه شدند . مصاحبه ما حدوداً 70 دقیقه به طول انجامید و شب به نیمه نزدیک شده بود .
صفای خاص ایشان ما را از صحبت کردن و شنیدن نظرات عالمانیشان سیر نکرده بود . اما شب ، شب درسی بود و باید رفع زحمت می کردیم .
آنچه در ادامه می آید بخش قابل توجهی از مطالب مطرح شده در آن شب به یادماندنی است .
بسم الله الرحمن الرحیم
باید ابتدا تشکر کنم از اینکه لطف فرمودید و با بضاعت مزجات بنده تشریف آوردید من در ابتدا بایدتذکر بدهم که مسأله فرهنگ بحثی دقیق و کارشناسی و دارای ابعاد و حوزه های مختلف است و طبیعتا اگر بنا باشد که به نتیجه مطلوب برسیم لازم است ساعات متعددی وقت بگذاریم حالا در این فرصت محدود سعی میکنم گذرا به برخی از مباحث اشاره ای بکنم.
همهی اصلاحات و همه حیثیات ما فرهنگ است
سوال :
در منابع مختلف و به بهانه های متعدد صاحب نظران حوزه فرهنگ در ضرورت و اهمیت این بخش از نگاه های مختلف مباحثی را طرح نموده اند اگر حضرتعالی بخواهید در ابن خصوص مطالبی را بفرمایید از کجا شروع می کنید:
با توجه به اینکه ریشه همه امور فرهنگ است ریشهی همهی اصلاحات و همه حیثیات ما فرهنگ است انقلاب اسلامی – انقلابی فرهنگی است چون نشأت گرفته از اسلام و بالخصوص فرهنگ شیعی است . ما اگر فرهنگ را جدا کنیم هیچ چیزی نمی ماند .
همه چیز ما نه تنها مسائل سیاسی و اجتماعی حتی جنگ نظامی بر اساس فرهنگ باید باشد .البته فرهنگ به معنای صحیح این را اگر از جنگ نظامی هم جدا کنیم دیگر ارزشی ندارد می شود قدرت طلبی – می شود ریاست طلبی – همه اش می شود جنایت . دفاع و جنگ نظامی ، هم همه اش بر اساس فرهنگ است .
دین و وسعت قلمرو نفوذ آن در گرو کار فرهنگی
سیره رسول خدا و اهل بیت هم گویای این است که فرهنگ به معنای صحیح آن اعمال شود .در آن روایت معروف وقتی که از جنگ برگشته بودند فرمودند : علیکم بالجهاد الاکبر – طبق روایت رسول خدا مجاهدین را تحسین کردند و ارزش کار آنها را متذکر شدند ولی این جهاد اصغر بود جهاد اصغر هم زمانی موثر است که در پرتو جهاد اکبر باشد .یعنی جهاد اکبر که همان تربیت واقعی است که کار دقیق فرهنگی است مقدم است وتا این هم درست نشد گسترش هم در اسلام نبود و شاید بشود گفت اصلا زمینه جهاد در مکه مکرمه نبود تا آن مسائل فرهنگی و تربیتی شکل نگرفت رسول خدا سراغ بقیه مسائل نرفت . وقتی گسترش داد که تعدادی مومن مجاهدی که سرشان را در راه خدا می دادند تربیت شده بودند و این همان امر مهم و ضروری است .
لذا سیدالشهدا (علیه السلام) را ببینید همه این حادثه فرهنگی است .
در خصوص زهیر گفته اند کان عثمانی الهوی ولی چون آمادگی داشت دیدید چه انقلابی در او رخ داد ولی عده ای که اسمشان هم جزء یاران علی (علیه السلام) بود حاضر به مجاهدت نشدند .
اگر بخواهیم در این بحث( که اساس دین فرهنگی است و مقصد اسلام بدون کار تربیتی محقق نمی شود ) شاهد بیاوریم باید همه ی قرآن را شاهد بیاوریم .
قرآن دارد مسائل اقتصادی را می گوید مباحث اجتماعی را تاریخ را و... را می گوید ولی بعدش فرهنگی می شود .
اصلا در همه بحث ها و در اکثر آیات یک بحث فرهنگی را هم مطرح می کند و آن مسأله را ذیل فرهنگ تعریف می کند .
مسائل سیاسی – خانوادگی – اقتصادی و ... همه اش پسوند عقیدتی و فرهنگی دارد .
دشمن هم در طول تاریخ تا این را ضربه نزده کار از پیش نرفته .
شما همین ماجرای آندلس آن روز و اسپانیای امروز را حتما شنیده اید خوب خیلی درس دارد – خیلی تحلیل دارد .
آن همه تمدن دینی – و آن همه حافظ قرآن و ... بعد دشمن نفوذ می کند .
روی حکام او فرماندهان و توده مردم نفوذ می کند – بعد از مدتی و به تدریج همه چیز دگرگون می شود.
و اگر امروزه کسی تاریخ را نخوانده باشد و مطلع نباشد باورش سخت است که در همین اسپانیای امروزی روزی تمدن اسلامی حاکم بوده است یک کشور اسلامی با آن همه پیشینه غنی تاریخی و مذهبی حالا اثری از دین در او نیست این اهمیت کار فرهنگی را می رساند .
سالهای قبل مرحوم آیت الله العظمی نجفی مرعشی را برای معالجه ی چشم برده بودند اسپانیا این را مرحوم آقای آشیخ قوام وشنوه ای نقل می کردند که خودشان هم عالم فاضلی بودند و از نزدیکان مرحوم آیت الله العظمی مرعشی حالا داستان طولانی است یکی آمد دیدن ایشان بخاطر اینکه علم انساب هم بلد بود خلاصه معلوم شد ایشان از بنی اعمام مرحوم آقای نجفی است که حالا مسیحی هم شده بود حالا اجداد او آنجا بوده اند و کم کم مسیحی شده اند و حالا دیگر خبری از اسلام نیست . تهاجم فرهنگی این است و دشمن این را فهمیده است و اگر روزی ما هم ضربه بخوریم از همین جاها است .شما همین حالا نگاه کنید انفعال در مقابل دشمن یکی از آثار همین تهاجم فرهنگی است این انفعال اثر سیاسی دارد اما علت آن فرهنگی و عقیدتی است .
من معتقدم حتی به کلمه فرهنگ هم ظلم شده است
سوال :
حاج آقا شمامیدانید برای کلمه فرهنگ معانی متعددی ذکر شده است گاهی تا نزدیک 70 معنا را نقل می کنند و گاهی این معانی را و تعریف ها را که کنار هم می گذاریم آدم احساس می کند تلقی و برداشت افراد از فرهنگ خیلی مختلف است حضرتعالی فرهنگ را چگونه معنا می کنید
متاسفانه به نظر من از جمله ظلم هایی که دارد صورت می گیرد ظلم به کلمات است البته کلمات بما لها من المعانی
یکی از آن کلمات که به آنها ظلم شده است کلمه ی فرهنگ است .
از اول عالم خلقت شیطان ملعون وقتی خواست زمینه خروج جناب آدم را فراهم کند کار فرهنگی کرد – شعارهای خوشمزه جالب – وعده های آن چنانی ( البته بحث عصمت فطری انبیا علیهم صلوات است اینجا جای بخشش نیست و آن نیاز به مباحث علمی خود دارد ولی اجمالا اینکه این مسائل با بحث عصمت اصلا تنافی ندارد .)
آمد خدمت حضرت آدم یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلی طه 120
حالا کی هست که از این شعار بدش بیاید – ملکی که کهنه نمی شود . آمد کار تبلیغی کرد . کارفرهنگی البته با نگاه خودش انجام داد شعار فریبنده داد
در طول تاریخ همین بوده
فرعون وقتی خواست جلوی موسی بایستد
وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیَدْعُ رَبَّهُ إِنِّی أَخافُ أَنْ یُبَدِّلَ دینَکُمْ أَوْ أَنْ یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسادَ غافر 26
حالا یک مجسمه فساد و طاغوت می گوید می ترسم موسی دین شما را از بین ببرد . ببینید چطور شیطان صفتی مثل فرعون از کلمه دین و تعصب مردم روی آن استفاده می کند و با شعار فریبنده در صدد است اساس دین الاهی را نابود کند .
این ماجرا و این جریان در طول تاریخ بوده است .
آن ملعون با شعار ان الحکم الا لله در مقابل حضرت علی (علیه السلام) ایستاد در کربلا و روز عاشورا آن لغتی گفت یا خیل الله ارکبی و ابشری" ای لشکر خدا سوار شوید حالا این انسان خبیث با شعار فریبنده دارد خودش را فرملنده سپاه خدا معرفی می کند و مزد کشتن ولی خدا را هم بهشت معین می کند .
مقصودم این بود که واژه ها و کلمات دارد خیلی مظلوم واقع می شود گاهی اوقات بد معنا می شوند مظلوم واقع می شوند ویکی از آن کلمات مظلوم فرهنگ است .
اگر بخواهید به معنای واقعی موفق باشید باید تکلیف خودتان را با کلمه ی فرهنگ معلوم کنید .
الان خیلی آمار می دهند – همایش می گیرند و تعریف می کنند . خیلی کم هستند افرادی که بگویند این جای کار ما بد بود . ما علم اجمالی داریم بلکه علم تفصیلی داریم که نمی شود اینکه همه کارهای بشر خوب باشد . کارهای معصوم همه اش خوب است . اما حالا مسئولین فقط گزارش می دهند . حالا ممکن است آمار شما هم بالا باشد اما اگر بخواهید به معنای واقعی موفق باشید باید تکلیف خودتان را با کلمه ی فرهنگ معلوم کنید .
سالهای قبل در یکی از دستگاه های مهم فرهنگی استان جلسه ای بود که من هم دعوت شده بودم برای سخنرانی ، رفتیم دم در ورودی عکس یک خانم هنرپیشه بود . ما رفتیم داخل ، گزارش کار دادند چقدر کلاس موسیقی ، کلاس ... من گفتم من اینجا سخنرانی نمی کنم بحث می کنم شما هم به من پاسخ بدهید و با من بحث کنید ، مدیران شهرستانی آنها هم بودند .
خلاصه گفتم نماد کار فرهنگی شما که به آن افتخار می کنید شده یک خانم هنرپیشه ای که حالا آن بحث حجاب و عفت و ... آن همه مسائلی که در جامعه دارند .
این مظلومیت است برای فرهنگ
البته ما با فیلم و سینما و تأتر و ... مخالف نیستیم عرض ما این است که حدود شرعی را باید مراعات کرد نه اینکه دستگاه متولی فرهنگ خودش ناقص حدود و مرزهای فرهنگی باشد. شما حتما دیده اید پارک های کذایی ، پیاده روی های مختلط ، امروزه ورزشگاه های مختلط و ... اینها را می آیند در جلسات به عنوان اقدامات ارزشی و فرهنگی معرفی می کنند .
به نظرم یکی از اساسی ترین کارهایی که در این مجموعه باید بشود( البته موقعیت واقعی یعنی آنچه که باید باشد ، باشد .
قران هدف از خلقت را یک هدف فرهنگی معرفی میکند. هدف خلقت جز با فرهنگی دیدن همه بخش های زندگی محقق نمی شود
سوال ، در خصوص معنای فرهنگ دو نگاه متفاوت است عده ای می خواهند فرهنگ را خلاصه کنند در مباحث دینی و تبلیغ مذهبی و عده ای در مقابل حوزه و گستره فرهنگ را خیلی وسیع تر و ساری به شئون مختلف زندگی فردی و اجتماعی می بینند ، این نگاه شما موید کدام تعریف است ؟
دین ، از فرهنگ جدا نیست آن تعریف اولی را من قبول ندارم .
همه دین فرهنگی است ، جهاد فرهنگی است . اگر از فرهنگ جدا شود ارزش ندارد . برای دفاع از وطن هم مثلا حب الوطن من الایمان را هم باید درست معنا کرد .
در بحث فرهنگ من جایی در یکی از جلسات فرهنگی در دولت سابق شرکت کرده بودم و نکته ای گفتم که خوب حاضرین هم به جز یک نفر خیلی پسندیدند . (البته اوائل دولت هم بود .)
.خیلی از مسئولین فرهنگی هم در آنجا حاضر بودند . البته من چند برابر دیگران حدود 1 ربع حرف زدم و چون وقت کم بود دیگران شاید خیلی کمتر هم صحبت می کردند. چون ایام شهادت امام هادی (علیه السلام) هم بود یادم هست این روایت را خواندم از حضرت هادی (علیه السلام) که : مَن رَضِیَ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطونَ عَلَیهِ ؛ آن که از خودش راضى شود ، ناراضیان از او فراوان شوند .
بعد هم یک آیه ای خواندم که : وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون.
تلقی من این است که خداوند متعال به مومنین از مردم وعدهی خلافت در زمین داده ، با تأکید هم فرموده .
و می فرماید دینی که خدا به آن راضی بوده این دین تثبیت می شود لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ. ( دین به معنای کامل دین نه صرفا نماز ، حتی لذات را هم شامل می شود .
بعد دارد که : آن خوفی که بوده تبدیل به امنیت می شود لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً. این بهترین تابلو برای جمهوری اسلامی است .
جمهوری اسلامی آنچه که باید باشد نه آنچه که هست . . لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً این را خدا وعده داده . و هدف از خلافت در زمین هم ایجاد امنیت است اما امنی که یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً این یک دنیا معنا دارد . یعنی باید تابلو امنیت باشد ، البته امنیتی که زمینه ساز عبادت باشد . اقتصاد باید امنیت داشته باشد ، و اثر آن بشود عبادة الله .
حالا اقتصادی که مبتنی بر ربا است آیا این می شود اثرش عبادت خدا باشد . اقتصاد مبتنی بر حقه و دروغ و حرام و ... باشد .
شهرسازی ما باید مبتنی بر این معنا باشد ، امنیت مبتنی بر عبادة الله .
این ساختمان سازی که در کوچه و آپارتمان و ... حریم خصوصی گاهی رعایت نمی شود آیا این به عبادت منتهی می کند جامعه را ؟ .
واقعا سینمای ما امنیت فرهنگی و روانی دارد .
فروشگاه های ما آیا این امنیت را دارند ؟ گاهی بازارها آن قدر رعایت نمی شود مسائل حلال و حرام در آن که اگر جوانی بخواهد تحریک نشود و اهل مراقبه باشد یا نباید بازار برود یا باید کلا سرش را به زمین بدوزد . این وضع بازار است ، حالا باید دنبال امنیت باشیم که اثر آن عبادت الله بشود .
بایسته های فرهنگی در سیاست
سیاست ما هم باید أَمْناً یَعْبُدُونَنی باشد .
حالا اگر در سیاست ما این امنیت رعایت نشود ، خوب خیلی مشکل است آیا ما انقلاب کردیم و آن همه سختی ها... که مدام در مقابل غرب کنار بکشیم و عقب نشینی کنیم .
اگر فکر سیاسی این باشد که ما عقب نشینی کنیم این به امنیت عبادت نمی رسد . اگر ما در بحث هسته ای عقب نشینی کردیم فردا روی بحث حقوق بشر ما را تحریم می کنند آنجا است که ما باید مدام از فرهنگ خودمان عقب نشینی کنیم .
اینکه مقاومت مردم را اینگونه از بین می برند این همان کار فرهنگی است .
فردا سراغ کنوانسیون رفع تبعیض زنان می روند .
سوال
در حوزه آسیب و انحراف هم مثل جنبه ایجابی کار فرهنگی غلط به همین اندازه ضرر می زند ؟
این کار شما (شما به عنوان مجموعه های فرهنگی – تشکل هایی که در حوزه فرهنگ دغدغه دارند ) با ارزش است – کار انبیا است – رسالت انبیاء هم همین بوده است . این کار فرهنگی کردن البته به معنای این نیست که در سایر بخش ها نیاز به پیشرفت نداریم . چرا پیشرفت در همه زمینه ها روری و هم لازم است و ما هم موافقیم اما باید همه بخش ها ذیل فرهنگ تعریف بشوند .
حالااین بحث فرهنگ که این همه اثرگذار است و اساس دین است آسیب در آن هم به همین میزان اثر منفی دارد .اگر از مسائل فرهنگی تعریف انحرافی ارائه شود ، خوب این آسیب بزرگی است که گاهی امروزه ما این را می بینیم .
مثلا نشاط و شادی را شما در نظر بگیرید چقدر در تعریف این 2 واژه انحراف ایجاد کرده اند در حالی که در اصل این نبوده است .
ببینید اگر نباشد این طور باشد که فرهنگ به معنای جامعش تبیین شود و طبیعتا فرهنگی که در مکتب تشیع تحلیل می شود و باز شود این نیاز به تخصص دارد .
فرهنگ متخصصی اسلام شناس و مجتهد خودش را می خواهد .
سوال :
اینجا ممکن است سوالی مطرح می شود که خوب این حرفها سالها است که زده می شود حالا متولی مسأله فرهنگ چه کسی بوده است هنوز اختلاف داشتن در این بحث ها حتی حوزه معنایی کلمه فرهنگ جالب نیست
ببینید این دیگر یک بحث ساختاری است . ما هم دنبال پیدا کردن مقصر نیستیم .
اما در بحث فرهنگ بین متخصصین اسلام شناس اصلا اختلافی غیر این نیست . بروید آثار امام را ببینید ، آثار مرحوم شهید مطهری را ببینید غیر این چیزی نیست . بروید المیزان را زیر و رو کنید غیر از این تعریف که عرض کردم چیزی نمی فرماید مرحوم آقای طباطبائی .
بحث فرهنگ متخصصی اسلام شناس و مجتهد خودش را می خواهد .
لذاست که هرجا که اقدامات فرهنگی متکی به دین بوده است و عالمان دینی آنجا موفق بوده است ، تنها ارتباط با روحانی مهم نیست ارتباط با روحانی ملای اسلام شناس اهمیت دارد .
شما بعضی از جریانات فرهنگی و حتی دولتی را بروید بررسی کنید ارتباط با امام جماعت داشته اند در دم و دستگاه آنها روحانی هم رف و آمد می کرده اما اتکاء روحی به اسلام شناس نداشتند و این آسیب بزرگ آنها بوده است اتکاء به پایگاه فقاهت به حمل شایع صناعی .
اصلا در طول تاریخ انقلاب همین گونه بوده است هر جریانی که مربوط و متکی به روحانیت اصیل بوده است و با اسلام شناس در ارتباط بوده است ماند و هر جایی که فاصله داشت یا رفت یا منحرف شد . در یکی از شهرها مرحوم آیت الله شب زنده دار در زمان های قبل تفسیر سوره حدید می فرمودند .
یکی از مسئولین تقریبا رده بالای دولتی به خود من می گفت که ما 2 نفر بودیم با هم یکی درس تفسیر ایشان حاضر نمی شد و من حاضر می شدم .
اثر همان درس ها این شد که من انقلابی بشوم و او جزء گروهک ها شد و اعدام هم شد چون اعتقادی به این ارتباط ها نداشت .
اگر کار فرهنگی متکی بر اسلام شناس باشد خیلی از انحراف ها بعدا ایجاد نمی شود .
کسانی که بناست برنامه ریز فرهنگ باشند ، مدیران فرهنگی حتما لازم است که خودشان به این معنا متعبد باشند .
تک تک مردم در خصوص مساله فرهنگ مسئولند ، به این بیان این فرد فرد جامعه است که متولی امر فرهنگ است با این گستردگی در موضوع .
حالا در سطح دولت ها هم که مطرح می شود درست است که یک وزارت یا چند نهاد به عنوان سیاست گذار و برنامه ریز در مساله فرهنگ مطرح می شوند اما واقعیت این است که باید سبقه همه برنامه ها و همه دستگاه ها فرهنگی باشد .
اگر وزارت مسکن فرهنگی کار کند ، خانه ها را به گونه ای دیگر می سازد . فضاسازی که ایجاد می کنند نباید مقدمه فساد باشد .
نباید اقتصاددانان ما کشور را وابسته کنند به برخی از کالاهایی که می توانند بسازند ولی به اسم نداشتن توجیه اقتصادی تعطیل کرده اند و رهبر انقلاب هم زمانی تشر زدند ولی اثر نکرد .
مثلا همین چادری که بیشترین مصرف را در ایران دارد ما خودمان به بهانهی عدم توجیه اقتصادی و سود کمتر تولید نمی کنیم و کلاً وارد کننده ایم یا برخی دیگر از اجناس پس معنای فرهنگ در همه بخش ها جریان دارد و هیچ بشی از فرهنگ جدا نیست .
خلاصه برای مدیران فرهنگی لازم است یا مجتهد باشند یا اینکه تسلیم یک مجتهد اسلام شناس باشند .
در خصوص دستگاه ها و بحث دستگاه های فرهنگی و غیر فرهنگی ، نفی مسئولیت فرهنگی به بهانه ی دستگاه غیر فرهنگی بودن و به بهانه تقسیم بندی دستگاه ها به فرهنگی و غیر فرهنگی این غلط است .
حالا شاهد عرض من در خصوص مسأله عفاف و حجاب است . شما ببینید شورای عالی انقلاب فرهنگی در حین تصویب قانون عفاف و حجاب برای بیست و چند دستگاه وظیفه تعریف کرده است یعنی بخش های مختلف هستند که مستقیم یا غیر مستقیم با مباحث فرهنگی درگیرند .
شما این نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دقت کنید . ارشاد به چه معناست ، آیا امروزه کارهای وزارت ارشاد رشد دهنده است ارشاد یعنی رشد دهنده .
حالا این وزارت ارشاد که نقل می کنیم مربوط به حالا هم نیست البته در دولت ها خب کمی متفاوت بوده اما اصل این مباحث و ایرادها به همه دولت ها تقریبا کم و بیش وارد بوده است . گاهی رقص می شود ارشاد ، موسیقی حرام می شود ارشاد ، اختلاط می شود ارشاد ، خوب اینها به بهانه های مختلف در وزارت ارشاد هست . و غصه اینجا است که خوب اینها را دارند از بیت المال می دهند از پولی که مربوط به مردم است . چقدر فقر واقعی اقتصادی و فقر فرهنگی است بعد ما بودجه را در کجاها و چگونه مصرف می کنیم .
آفت بزرگ در مسأله های فرهنگی
متأسفانه عده ای خیلی مسامحه می کنند ، جدی نیستند در بحث فرهنگ یک آفت اساسی در تشکیلات فرهنگی آسان گیری و بی تفاوتی نسبت به ناهنجاری ها و انحرافات فرهنگی است .
در همین استان چهارمحال و بختیاری جایی یک همایش فرهنگی مرا به عنوان سخنران دعوت کردند . حالا جلسه ای که همه آقا هستند ، چه لزومی دارد مجری یک خانم باشد . بعد قبل از صحبت بنده دیدم قرار هست سرود اجرا شود و بعد چند دختر خانم بالغ روی سن رفتند من گفتم بالاخره محل اشکال است اینجا . به مسئولین عرض کردم من می روم بیرون بعد از سرود می آیم که قبول نکردند و خودشان گفتند شما ابتدا سخنرانی کنید بعد ما سرود را اجرا می کنیم .
می خواهم بگویم حساس بودن روی بحث فرهنگ و اینکه پا را از مرزهای آن به راحتی به عقب نکشیم خیلی مهم است .
یک وقتی در تیراژ اخبار برای 1 ثانیه حدودا یک صحنه ای از ورزش بانوان را می گذاشتند . بنده در جامعه ی مدرسین (سالها قبل تقریبا اوایل آمدن آقای ضرغامی )به جناب آقای ضرغامی عرض کردم می دانید دلیل این کار چیست ؟ شاید بخواهند حساسیت مردم را تست کنند .
باید اینجاها روی خطوط قرمز فرهنگی ایستاد . خوب مقابله ی جدی نشد حالا گاهی در تلویزیون صحنه هایی از مسابقات ورزشی بانوان را می گذارند و وقتی که این هم عادی شد مرحله ی بعد شروع می شود .
اصلا مسائل فرهنگی و ضد فرهنگی همین است به تدریج و آرام آرام شروع می شود ولی در بلند مدت می بینید کلاً سبک را عوض کرده .
آندلس را مثال زدم . برای خودمان هم اتفاق افتاده شاید 20 سال قبل یک عمل را به هیچ وجه زیربارش نمی رفتیم ولی حالا چون خیلی فراگیر شده برای ما هم عادی شده است .پدر کار فرهنگی نباید عجله کرد . باید دنبال ارزش های دینی را احیاء کرد و به دستور اسلام و بر اساس تربیتی اسلامی عمل کرد . بخاطر کمبود نیرو نباید دنبال نیروی ضعیف رفت .
خیلی اوقات همان گونه که نیروی قوی منشاء خیر است نیروی ضعیف هم به همان اندازه می تواند کار را خراب کند . نیرویی که خوب نفهمد مسائل را می تواند خراب کند وضع را .
هرکجا روحانی خوب بوده است و کار کرده است آثار آن باقی مانده است . خداوند برکت داده است . اتفاقا نیروی ضعیف و ناتوان هم می تواند به همان اندازه کار غلط او کار ناپخته او در ذهن ها بماند .
پس نه عجله کنید . نه کم کاری و نه مسامحه .
باید ارزش ها را شناخت و خالصانه عمل کرد . روش امام (ره) متکی بر خلوص بود .
آیت الله مومن فرمودند وقتی امام (ره) نجف بودند نامه نوشتم به امام و تقاضای نصیحت کردم . امام مرقوم فرمودند : قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله .
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.